ایستاده خواهم مرد...
برای نوشتن هیچ دلیلی ندارم جز خالی شدن از خودم. مرا چگونه خواهی خواند؟ایستاده خواهم مرد...
برای نوشتن هیچ دلیلی ندارم جز خالی شدن از خودم. مرا چگونه خواهی خواند؟وطنم بمیر...
سرزمین ِ فرتوت ِ من
آرزو می کنم تمام شوی
تا کسی از سالیان ِ دور ِ شکوهمند ِ تو
برای ِ امروزش جامه ندوزد....
کاش سرت را بگذاری و بمیری...
راحت می شوی از تمام ِ بغض ها و کینه ها
بگذار قدر ِ تو را در نبودنت بدانیم....
سرزمین من
خسته خسته از جفایی
سرزمین من
بی سرود و بی صدایی
سرزمین من
دردمند بی دوایی
سرزمین من
می گریزم
به خلوت ام می گریزم
از کینه ای پنهان....می گریزم
از مگسان زهراگین..... زخمی ام
بیش از این برای تاراندنشان تلاش نمی کنم
چرا که آنان بسیارند وسرنوشت من،
مگس تاراندن نیست.
وطن پرنده ی پر در خون
وطن شکفته گل در خون
کسی میهن ما رو نمیکشه جز خودمون
خودمو میگم
من همونم که بهم میگن ملت فهیییییییییم !
ممنون آلنی.
امیدوارم همیشه موفق و شاد باشی
سلام
خیلی خیلی زیبا بود.
در ضمن با مطلبی جدید به روزم و منتظر حضور زیبایت.
روزگارتان اهورایی
من در وبلاگم مطلب کوتاه جدیدی با عنوان نگرشی بر زندگی اشو زرتشت پیامبر دین زرتشت نوشتم لطفا اگر علاقه دارید آن مطلب را بخوانید و دیدگاهتان را بیان کنید.
با تشکر از شما دوست عزیز[گل]
جالب بود اولین بار بود در مور د وطن نوشتی یا شاید من اولین بار بود خوندم منو که فراموش نکردی کردی؟
سلام دوست من
زیبا بود
سرای جدید مبارک
باغ سیبم بروز شد دوست قدیمی
:)
وطن نمی میرد مگر در قلب من و تو
روزی که در وطن بودی و احساس بی وطنی کردی
بدان که وطن مرده است.
این احساسی است که امروز بیشتر ما داریم
جناب از وطن بگو باز
به جای مرگ برای اینده اش کاری کن
قدمی بزن
استیبی بالا زن
خشتی به رویش بگذار
انار دلی ماند دلی شریف و بزرگوار.
این پست عالی بود
سرزمین ِ فرتوت ِ من
آرزو می کنم تمام شوی
تا کسی از سالیان ِ دور ِ شکوهمند ِ تو
برای ِ امروزش جامه ندوزد....
کاملا موافقم.....
سرزمینم بی تو بی هویت بمانم بهتر از آن است که با تو بی عزت بمانم.بمان برایم .عزیز بمان
کاش سرت را بگذاری و بمیری...
راست میگی. راحت میشه
راحت می شوی از تمام ِ بغض ها و کینه ها
بگذار قدر ِ تو را در نبودنت بدانیم....