ایستاده خواهم مرد...

برای نوشتن هیچ دلیلی ندارم جز خالی شدن از خودم. مرا چگونه خواهی خواند؟

ایستاده خواهم مرد...

برای نوشتن هیچ دلیلی ندارم جز خالی شدن از خودم. مرا چگونه خواهی خواند؟

دست هایمان...

Unchain My Heart by The Fairywitch  

دو دست... 

بسوی ِ من....

من در مسیری دور شدنی....

هر لحظه..... دورتر

ذهن ِ آشفته ام این روزها

جهش های ِ آخرش را می زند....

اینبار....

دو دست ِ من....

بسوی ِ تو....

ذر مسیری هر لحظه نزدیک شدنی

قلب ِ دردمند ِ من این روزها

تپش های ِ آخرش را

عاشقانه می زند....

دست هایمان

بسوی ِ هم....

حل گشته در وجود ِ هم

تمنای ِ خواستن...

معنی یافته....

خانه ی نو.....

سلام 

بعد از سالها از بلاگفا دل کندم. خستم کرد لعنتی. هی نظرات آدمو می خوره. هی مشکل ایجاد می کنه. اومدم اینجا تا احساس راحتی کنم. دلم آروم بگیره. منتظر خبرای من باشید.... 

 

قربان همه دوستان قدیمی: 

آلنی